( بنام تو ای آرام جان )
************************
« بـســـم الله الـــرحمن الـــرحیم »
قسمت دوم
در کتاب « اسفار حضرت ادم (ع) » امده : اسم پدر جنیان « طارنوش » بوده و لقب ان « جانّ » میباشد
وقتی فرزندان و نسل طارنوش در روی زمین زیاد شد خداوند دینی برای انان برگزید و ابوالجان و فرزندانش و جنیانِ پیروش ، احکام شریعت را قبول کردند و مدتی بدین منوال زندگی کردند تا اینکه بنای عصیان و نافرمانی گذاشتند و خداوند پس انکه حجتش را بر انان تمام کرد، به عذابی دردناک گرفتارشان گردانید و همه را بغیر از مؤمنان هلاک گردانید
پس از ان خداوند ، جن دیگری بنام « حلیایش » را شریعت جدیدی عطا نمود اما چون اساس فکر جنیان بر شرّ بود ، دوباره راه نافرمانی در پیش گرفتند و مجدداْ خداوند بر انان عذاب نازل نمود . سپس خداوند جن دیگری بنام « ملیقا » را حاکم بازماندگان از جنیان نمود ولی این طایفه همچنان به راه نادرستی گام بر میداشتند و باعث شدند تا خدواند بار دیگر بر انان عذاب نازل کرد
پس از ان عذاب ، جن دیگری بنام « هاموس » که به زیور فضل و دانش و سداد اراسته بود حاکم جنیان گردید . پس از فوت هاموس ، اشرار بنی جانّ ، کفران نمودند و خداوند بر انان رسولانی دیگر فرستاد ولی جنیان هدایت پذیر نبودند و حکمت الهی مقدّر گردید که بار دیگر انان را عذاب نماید
بفرمان خداوند لشگری از فرشتگان به جنگ جنیان رفتند و همه را بغیر از مومنین و کودکان را به هلاکت رساندن . شیطان نیز کودکی باز مانده از ان عذاب بود و در قسمت قبلی گفته شد که چطور با فرشتگان همنشین و مقرب درگاه الهی شد
از سویی دیگر جمعیت جنیان پس گذشت مدتی افزوده شد و بتدریج از جزایر و مواضع غیر مسکونی بیرون امده و در سرزمین های اباد سکنا گزیدند . با زیاد شدن جمعیت جنیان ، بر تعداد کافران و نافرمانان از امر الهی افزوده شد تا جایی که شیطان که در ان موقع از مقربین بارگاه الهی بود از خداوند اجازه خواست به منظور هدایت و ارشاد جنیان بر زمین فرود اید و خداوند نیز او را با جمعی از فرشتگان به زمین فرستاد و گروهی اندک نیز به اطاعت انان در امدند
از جانب شیطان « سهلوب بن ملاتب » ماموریت یافت تا به نزد بزرگان جنیان رفته و به هدایت و ارشاد انان مشغول گردد ولی جنیان از بس یاغی بودند اورا که از مؤمنین جنیان بود ، کشتند
پس از اینکه غیبت سهلوب طولانی گشت ، شیطان یکی دیگر از پاکان جن را مامور ارشاد کرد که او را نیز کشتند و همینطور رسولان متعددی از جانب شیطان فرستاده شد که همگی بدست ان ناپاکان کشته شدند . اخر الامر شیطان بنا بر حکم الهی ، « یوسف بن یاسف » را مسئول هدایت جنیان یاغی نمود .
جنیان قصد جان یوسف را نموده بودند که یوسف به لطایف الحیل از چنگ انان گریخت و تمام واقعه را برای شیطان گزارش کرد . خداوند به عزرائیل دستور داد با جمعی دیگر از فرشتگان به جنگ جنیان رفت و کافران و همه ی اهل طغیان را کشت و تعدادی نیز به اکناف عالم پراکنده شدند (1)
در بحار الانوار از حضرت علی علیه السلام نقل است که : خداوند پیامبری بنام یوسف برای جنیان فرستاد ( در نسخه ای دیگر بنام یوسف بن یانان و در جایی دیگر بنام یوسف بن یاسف امده ) که ان پیامبر ، جنیان را به خدا پرستی و اعمال نیک دعوت کرد ولی ان نافرمانان پیامبر خود را کشتند و این واقعه قبل از خلقت بشر بوده
اطلاعات تکمیلی در مورد سایر خصوصیات جنیان :
روش زندگی انان مانند حیوانات است و احتیاج به لباس ندارند ، در سراسر نقاط زمین پراکنده هستند ، دارای نیروی خاصی هستند که مانع از برخورد اشیاء با انان میشود ، بصورت خانوادگی زندگی میکنند ، جا و مکان خاصی ندارند ، مانند انسان ها نر و ماده دارند ، دارای دستگاه تناسلی و جفتگیری هستند ، بچه در شکم مادر پرورده میشود و مدت بارداری انان کمتر از انسان است و در هر شکم تنها یه بچه متولد میشود و وضع حمل جنیان بسیار راحت است و رشد بچه نیز سریعتر است ، قدرت دافعه نسبت به انسان دارند یعنی هر جا انسانی پیدا شود ، جنیان بدونه اینکه خودشان متوجه بشوند از انسان دور میشوند ، قدرت دیدشان از ماده عبور میکند ، یعنی میتوانند اعماق زمین یا پشت کوه ها را مشاهده کنند ، بسیار دروغگو هستند بخصوص اگر توسط انسان ها برای کسب خبر و اعمال غریبه تسخیر و احضار شوند ، جنیان تمامی میتوانند انسان ها را ببینند ولی انسانها نمیتوانند انها را ببینند مگر معدودی که در هر زمان تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست هم نخواهد شد که اینان نیز خود دو گروه هستند یکی انانی که تحت تعلیمات امور غریبه قرار گرفته اند و دسته دیگر کسانی هستند که از بدو تولد بنا بر موهبت الهی و ذاتی ، قادر به دیدن جنیان میباشند ، حیوانات تمامی جنیان را میبینند ولی برایشان بدلیل نداشتن قوه ی شعور امری عادی است ، دارای قوه ی ایجاد وهم و گمان در انسان ها هستند یعنی میتوانند خود را در ذهن انسان ها به شکل ها و اندازه های مختلفی ظاهر نمایند و یا به شکل حیواناتی که با انسان ها مانوس هستند در می اورند ، قدرت تلقین به ادمی را دارند و همین وسوسه های شیطانی از نوع تلقین است ، اعمال زشت و پلید انسان ها موجب صدمه ی جنیان و همین عمل باعث ازار رساندن جنیان به انسان ها میشود ، بدلیل نداشتن عنصر خاک میتوانند طی الارض نمایند ولی سرعت سیر انان کمتر از سرعت روح ادمیان است ؛؛ رسد ادمی به جایی که بجز خدا نبیند (2)
***********************
خوب برای امروز بسه ، راستی مطلب امروز چطور بود ؟ دیگه ترسناک که نبود هان ؟ ببینم مفید بود یا شما بهترشو شنیده یا خونده بودید ؟ حیف که شما ها استقبال خوبی نکردید وگرنه داستان هایی شیوا در رابطه با جنیان هم مینوشتم
منابع مطالب این قسمت هم عبارت بودند از :
1- تاریخ روضة الصفا جلد اول صفحات 25 تا 28
2- دانستنیهایی در باره ی جن صفحات 17 تا 20
***********************
عزت زیاد ..... سرفراز باشید