سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمستان 85 - عــشــق مـلـکـوتـی

ای کمیل! محبت دانش، آیینی است که [خدا [بدان عبادت می شود و آدمی به وسیله آن در زندگی طاعت را و پس از مرگش نام نیک را به دست می آورد . [امام علی علیه السلام]

نویسنده: عشق ملکوتی(85/11/1 :: 6:0 عصر)

(بنام تو ای آرام جان )

 

دگر بار عزای حسین (ع) بر پاست و عزاداران حسینی جامه ی سیاه بر تن کرده و در سوگ فرزند مظلوم زهرای اطهر (س) ماتم گرفته اند

محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر و ماه خلق حماسه ی پایدار و جاودان نهضت کربلاست

السلام علیک یا اباعبدالله ..... السلام علیک یا ثار الله 

 
 

خیلی دلم میخواست از حماسه ی کربلا و کربلاییان بنویسم اما دیدم این ایام همه ی اهل فن و قلم در این میدان بسیار مطالب نوشته و یا خواهند نوشتم

قلم در دستانم خشک و از این همه ناتوانی در نوشتن ، قلبم شکسته شده بود ، ناگهان بیاد مطلبی که از قبل داشتم افتادم و دیدم قلم هم تکانی به خود داد و شروع کرد به نوشتن :  

شوخ شیرین مشرب من کیستی

ای سخن گو از لب من کیستی

رهروان زین باده مستی ها کنند

خود پرستان حق پرستی ها کنند

و سپس  از عشق عالمین .... عباس ....  چنین نوشت:

عباس یعنی تا شهادت یکه تازی

عباس یعنی عشق یعنی پاکبازی

عباس یعنی رنگ سرخ پرچم عشق

عباس یعنی .......

 

کلام بدین جا که رسید ، قلم لرزشی گرفت و ساکت شد آخه  قلم توانایی نوشتن عظمت و نام مقدس عباس رو نداشت

گفتم شاید به یاد زینب بنویسد:

این قامت خمیده و این موی سپید از کیست ؟

چه کسی باور میکند که تو زینبی ؟!

چگونه ممکن است ان عقیله ، ان دردانه و عزیز کرده ی قوم و قبیله ، اکنون  ساکن خرابه ی شام شده باشد

ناگهان به گوش خواهر طنین صدای دلنشن برادر بود که اورا وصیت میکرد:

جان خواهر در غمم زاری مکن

با صدا بهرم عزاداری مکن

معجر از سر ، پرده از رخ وا مکن

آفتاب و ماه را رسوا مکن

هر چه باشد تو علی را دختری

ماده شیرا ، کی کم از شیر نری

با حسینی لب ، هر انچه گفت راز

شه ، به گوش زینبی بشنید باز

گوش عشقا ، زبان خواهد ز عشق

فهم عشقا ، بیان خواهد ز عشق

با زبان دیگری نا آواز نیست

گوش ، دیگر محرم  این راز نیست ....

وقتی سخن به محرم راز رسید ، قلم بنای نافرمانی گذاشت و دیگر هیچ ننوشت

امان از دل زینب ..... امان از دل زینب


البته حق هم چنین است . مصیبت ال الله چنان  جانسوز است که من  از اینکه خواستم چیزی بنویسم از خودم خجالت کشیدم

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران


ملتمس دعای خیر همه شما خوبان هستم

حسینی باشید


 


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

<      1   2   3   4      >

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 

کل بازدید:465208

بازدید امروز:12

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

موضوعات وبلاگ

لوگوی خودم

زمستان 85 - عــشــق مـلـکـوتـی

جستجوی وبلاگ

:جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان





















حضور و غیاب

لینک دوستان

حریم دل
درد دلهای دریا
نور خدا ...( طاها )
رنگین کمون
زخم قناری
متولد ماه مهر
ســاحــل دل
آوای هـیــوا
گل پر شکوفه
بانوی اسمان ( پرشین بلاگ )
پرنده ی بال شکسته
به یاد او
دل تنگ ایران
انا مجنون الحسین(ع)
شعر و عرفان
مرکز فرهنگی شهید آوینی
ارمیا
من و گل نـرگـس
کوچه باغ ملکوت
دیده بان ( میهن بلاگ )
دیده بان ( بلاگفا)
سوته دل
بهارستان
حرم دل
قافله ی نور
حاج حمید
لبیک
ذخیره ی خدا
خاطرات من
گل نرگس ... مهدی فاطمه
قصه ی رهایی
بازی بزرگ
راز هلال رمضان
مسافر،زندگی یک سفر است
چفیه
به نام تک نگارنده ی عشق
فاطمه سلام الله علیها
پله ... پله ... تاخدا
حرفهایم برای تو
عشق و نفرت
یا کریم
who?
آوای آشنا

اشتراک

 

آرشیو

داستان مـــادر
داستان لیلی و مجنون
دنیای اسرار امیز جن قسمتهای 1و2و3
زنان حماسه ساز عاشورا قسمتهای 1و2و3و4
پاییز 83
زمستان 83
بهار 84
تابستان 84
پاییز 84
زمستان 84
بهار 85
تابستان 85
پاییز 85
زمستان 85
بهار 86
تابستان 86

طراح قالب


. با پارسی بلاگ نویسندگی نوین را آغاز کنید >