• وبلاگ : عــشــق مـلـكـوتـي
  • يادداشت : عاشقي كه دل از معشوق ربود
  • نظرات : 5 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    السَّلام عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وَعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ


    اشك در چشمان آسمان حلقه زده است . سال‏هاست زمين بغض خود را فرو مى‏خورد و درونش پر از آتش است . فقط تلنگرى ديگر باعث فوران اين بغض فروخورده خواهد شد . فراتش از شرم به سرعت مى‏دود تا نگاهش به نگاه علقمه گره نخورد و هرآنچه در ساحل ديده فراموش كند . هنوز بوى دود از خاطره بيابان به مشام مى‏رسد . ر شيار ذهن هر نخل بر ساحل علقمه صداى فرياد «يا اخا ادرك اخا» حك شده است . اين خاك هنوز بوى ياس مى‏دهد . گوش هنوز در حسرت شنيدن آخرين «لاحول ولا قوة الا بالله‏» وامانده است . به هركجا بنگرى تكثير «هيهات من الذله‏» را در ذرات وجود حس خواهى كرد .التماس دعا . حاج حميد