سلام
چون قلم اندر نوشتن مي شتافت .چون به عشق امد قلم بر خود شكافت .
زبان در اسارت دل گرفتار گفتن يا نگفتن خود را به هر سو مي كشاند تا بگويد اما زبان بسته داشتند در بيان ديده ها وشنيده ها .
زبان گفتني بسيار داشت اگر فرمان بر سكوت نبود
قطره انسان است وهمه دريا .مرا درياب تا به اسرار خلقت ره ببري .
يا حق
يك صبحدم نثار تو گلهاي ياس را -
از شاخه چيده ام -
اينك هميشه ياد تو را ميپراكند -
ياس سپيده دم....
((سال نو مباركككككككككك))
شيريني زياد نخور فندق و پسته هم با دندونات نشكن......
روزهاي شادي براتون آرزو ميكنم . اگر هم بدي از ما ديدين حلال كنيد .
باسلام
اميدوارم موفق باشيد .
يا علي
سلام دوست خوبم
به شكرانه ديدار از وبلاگ وزين و زيباي شما چند بيت شعر تقديم مي شود .
غرقه درياي عشقش حال ما داند كه چيست؟
اين سخن آسوده بر ساحل كجا داند كه چيست؟
صوفي خلوت نشين از خانقه دارد خبر
حاصل ميخانه رند آشنا داند كه چيست.
انجمن تفكر مباني تمايل به تبادل لينك دارد.
خدا نگهدار