• وبلاگ : عــشــق مـلـكـوتـي
  • يادداشت : انــار و عـشـق بـه يـــار
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر ملکوتي عزيز

    اولا ممنونم بخاطر ايميل هاتون ومطالب جالبش ،دوما شرمنده که بخاطر خرابي سيستم دير جهت عرض ادب رسيدم و....

    شاد باشي هميشه سبز باشي مطلبت رو کپي کردم وقت نکردم با دقت بخونم ميخونم ونظر ميدم سر فرصت فقط خواستم تشکر وقدرداني کنم از زحماتتون

    + جستجوگر 

    ملكوتي گرامي سلام وخسته نباشيد

    عزيز درج مطلب اول واقعيت مطلق بود

    ولي قضيه انار ساخته دست دشمنان علي بود

    زيرا بانوي گرامي حتي از علي طلب روزي روزانه نيز هرگز نكرد

    زيرا كه مقصد براي ان بزگواران مشخص بوده

    به هر حال براي شما قلبي شاد وقلمي سبز وروحي آرام آرزومندم

    خواهر گرامي زمان قيد شده براي اين قضيه انار هرگز با فصل انار همخواني ندارد واين وهابيون همين قضيه را جهت به مسلخ بردن شيعه پيراهن عثمان كرده اند اميدوارم از تذكر برادرانه ما دلگير نشده باشيد

    يا حق

    براي اين بنده خاطي خدا دعا كنيد

    پاسخ

    جستجوگر گرامي سلام و خير مقدم و سپاس از حضور گرم و صميمي و بخصوص نقد حكيمانه ي شما ....... اگه عنايت داشته باشيد شخصيت هاي داستان يا نام علي و فاطمه هستند و نامي از " حضرت علي (ع) ... حضرت فاطمه (س) " اورده نشده و اينكه ذكري از زمان و مكان داستان اورده نشده و ديگر اينكه من نيز داستان انار منتسب به ان بزرگواران را ميدانم ولي قصد اينجانب از ذكر اين داستان اشاره به عزت نفس و رمي شيطان است انجايي كه بين خواسته ي عزيز ترين فرد زندگيمان و نيازمند سائلي كه در راه مانده بايد يكي را انتخاب كرد و باز اشاره به اين است كه هركاري اگر براي رضاي خدا باشد يقينا نتيجه اي خدايي خواهد داشت و اشارات ديگر كه مطمئنم شما بهتر از من با اين عذفاني كه از خود نشان داديد درك مطلب كرديد و گر جوابي نوشتم بگذاريد به حساب اينكه شاگردي به استاد خود درس پس ميدهد ..... مجددا از اين همه لطف و عنايت خالصانه ي شما صميمانه قدر داني ميكنم ....... عزت زياد / سرفراز باشيد
    + سوسن 

    شير هميشه ي خدا، پر شدم از هواي تو

    چاره نمي كند مرا ، شعر تو و ثناي تو

    چاره نمي كند مرا ، مرغ دلم گشوده پر

    باك نمي كند دگر شعله ز جان ، كشيده سر

    چهره ي خاك پست را اشك تو ، رو سياه كرد

    تا به جمال ماه تو ، چشم زمين نگاه كرد

    سايه ي خون به روي تو ، رنگ غروب كوي تو

    اين همه آرزوي تو ، شيعه به جستجوي تو

    فرق شكسته ات علي ، برتر از آسمان بود

    عشق تو هم به نقش و خط ، هم به سر زبان بود

    آئينه ي صفا توئي، زير و بم وفا توئي

    آيه ي حق و معرفت ،قبله گه خدا توئي

    رنگ سحر براي تو ،كون و مكان فداي تو

    اشك غريب خستگان ، بر كرم شفاي تو

    سلام .زيبا و پر بار بود .خسته نباشيد و تا سلامي دوباره در پناه اون مهربون...

    از عشق هميشه مست مستم، من حيدري‏ام قلندر هستم.

    از عشق هميشه مست مستم، من حيدري‏ام قلندر هستم.

    از عشق هميشه مست مستم، من حيدري‏ام قلندر هستم.

    استفاده كرديم.

    التماس دعا

    يا علي مددي

    + حنا 

    مي گويند شيشه ها بي احساسند

    اما وقتي بر روي شيشه بخار گرفته پنجره اتاقم نوشتم دوستت دارم

    به آرامي گريه كرد

    سلام

    بهشت را به بها دهند نه به بهانه.

    علي د ر طلب نگاه يار تا كوه دلداردگي چنان تسليم معشوق بود كه سر بر طاعت انگشتري به زكات داد ،واله وشيدا در بزم دلدادگي تير جهل از پايش بيرون كشيدند در عشقبازي با خدا درد نديد ،علي از وراي طاعت به بندگي رسيد كه يار دلدار اد گردد وا و معشوق يار ...اين است راه علي شدن

    تو نباشي واو باشد