كاش با چشمانمان عهدي كنيم.وقتي از اينجا به دريا ميرويم .جاي بازي با صداي موجها.دردهاي ابيش را بشنويم.كاش مثل اب مثل چشمه سار.گونه نيلوفري را تر كنيم......ما همه روزي از اينجا مي رويم .كاش اين پرواز را باور كنيم..............
......................كاش اشكي قلبمان را بشكند.........با نگاه خسته اي ويران شويم......كاش وقتي شاپركها تشنه اند.ما به جاي ابرها گريان شويم......كاش وقتي ارزويي مي كنيم از دل شفافمان هم رد شود.......مرغ امين هم از انجا بگذرد.حرفهاي قلبمان را بشنود..
نن
ن