در ميثاق چشمهايت دستهاي خاليم را با صداي بغض گرفته اي به تو هديه کردم گفتم وسعت تنهائيم را باور کني .. تو را از پشت پنجره هزاران بار فرياد کردم .. عکس چشمهايت را در چشمهايم غريبانه قاب گرفتم تا انتظار بگريزد از انعکاس چشمهايم ......
............
خدايا تنهاييم را فقط با تو قسمت مي كنم...مرا درياب...