• وبلاگ : عــشــق مـلـكـوتـي
  • يادداشت : بار دگر زمزمه ي قدسيان به گوش جان ميرسد
  • نظرات : 22 خصوصي ، 38 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دلم برات تنگه امام رضا ( ع ) ولي روم سياه سعادت ندارم

    از طرف خودم اين شعر را به امام رضا عليه السلام تقديم مي كنم

    تو دل يه مزرعه يه کلاغ رو سياه
    هوايي شده بره پابوس امام رضا

    اما هي فکر ميکنه اونجا جاي کفتراست
    آخه من کجا برم يه کلاغ که رو سياست

    من که توي سياهيا از همه رو سيا ترم
    ميون اون کبوترا با چه رويي بپرم

    تو همين فکرا بودش کلاغ عاشق ما
    يه دلش ميگفت برو يه دلش ميگفت بمون

    که يه هو صدايي گفت تو نترس و راهي شو
    به سياهي فکر نکن تو يه زائري برو

    من که توي سياهيا از همه رو سيا ترم
    ميون اون کبوترا با چه رويي بپرم