عشق يعني از سپيده تا سحر عشق يعني پا نهادن در خطرعشق يعني عقل شد مدهوش توعشق يعني عاقبت آغوش توعشق يعني غوطه خوردن بين موج عشق يعني رد شدن از مرز اوج
عشق يعني آفتاب بي غروبعشق يعني آسمان ، يعني فروغعشق يعني آرزو ، يعني اميد عشق يعني روشني ، صبح سپيدعشق يعني نغمه هاي مهربان
عشق يعني رقص آب و آينهعشق يعني عقل شد مدهوش توعشق يعني عاقبت آغوش توعشق يعني اشک ، عاطفه عشق يعني يادگاري ، خاطرهعشق يعني لايق مريم شدنعشق يعني با خدا همدم شدن عشق يعني جام لبريز از شرابعشق يعني تشنگي ، يعني سرابعشق يعني خواستن ، بال بال زدنعشق يعني سوختن ، پر پر زدنعشق يعني با (خدايا) ساختنعشق يعني چون هميشه باختنعشق يعني مستي وديوانگيعشق يعني با جهان بيگانگيعشق يعني شب نخفتن تا سحرعشق يعني سجدها با چشم ترعشق يعني سر به دارآويختن عشق يعني اشك حسرت ريختنعشق يعني سوختن با ساختنعشق يعني زندگي را باختنعشق يعني ديده بر در دوختنعشق يعني در فراقش سوختنعشق يعني انتظار و انتظارعشق يعني هرچه بيني عكس يارعشق يعني سوزني آه شبانعشق يعني معني رنگين كمانعشق يعني شاعري دلسوختهعشق يعني آتشي افروختهعشق يعني با گلي گفتن سخنعشق يعني خون لاله بر چمن