به نام حضرت دوست
واقعه غدير حادثه اى تاريخى نيست كه در كنار ديگر وقايع بدان نگريسته شود. غدير تنها نام يك سرزمين نيست. غدير يك تفكر است، نشانه و رمزى است كه از تداوم خط نبوّت حكايت مى كند. غدير نقطه تلاقى كاروان رسالت با طلايه داران امامت است
خديا ما را بيامرز در پناه حضرت دوست
با سلام.
در تفكر بنيادي شيعي اين اعتقاد وجود دارد كه اگر پس از پيامبر (ص) منصب رهبري جامعه بدست امامان معصوم (ع) قرار ميگرفت ؛ بشر همواره راه سعادت را پيموده ، امروز اوضاع بهتري داشت.از اين رو ما به غدير ارج مي نهيم و بدنبال همان تفكر بنيادين هستيم.
ممنون از اينكه سر زديد. موفق باشيد.
سلام دوست عزيز
منم عيد عزيز غدير رو به شما و همه عاشقان اهل بيت عليهم السلام تبريك ميگم.
سلام
من هم عيد بزرگ شيعيان عيد غدير را به تمامي محبان مولامون اميرالمومنين علي عليه السلام تبريك مي گم. اميدوارم جزء منتظران ظهور فرزندش باشيم.
به نام او كه هر چه كرديم به چشم كرمش زيبا بود
عيد غدير عيد الله اكبر است يعني عيد بزرگ خداست
امام صادق (ع )
آن روز محمد از نگاهش
بر چهره دشت نور پاشيد
از پشت تمام تيرگي ها
خورشيد به روي دشت خنديد
از دعوت آسماني او
آرام علي ز جاي برخاست
او گفت پس از غروب خورشيد
اين رود زلال حكم فرماست
يك دفعه تمام دشت پر شد
از عطر صميمي خداوند
بر شاخه صبح تاب خوردند
گلهاي ظريف و سرخ لبخند
آهسته به روي دشت باريد
لبخند فرشتگان زيبا
هم دشت غدير پر شد از شوق
هم كوچه قلب آسمانها
امروز كه باز روز عيد است
هر چند علي ميان ما نيست
اين رود زلال و صاف و شفاف
در سينه آفتاب جاريست
روز عيد غدير عيد آل محمد است
امام رضا (ع )
خوشه هاي نور در هفت آسمان دارد غدير
باغي از آيينه در هر كهكشان دارد غدير
در زلال آبشارش جاري خورشيدهاست
آفتابي از كران تا بيكران دارد غدير
عيد ولايت بر شما مبارك
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية امير المومنين و الائمة عليهم السلام ... با سلام و عرض ادب و احترام /// غدير دلدادگي و مهر ورزي بر شما و رهپويان جاده هاي مهتابي ولايت مبارك باد .. يا علي مدد . التماس دعا
سلام. عزيز گل..
زنده باشي دوست داشتني
و ممنونم خانه دل را روشن كردي
با حضور گلت..شاد شدم.
.شاداب باشي و سربلند..
دستهاي التماس و خواهش.
بر درگاه. خانه ان مهربان امام عزيز
و روز افزون.بيشمار
و بر شما دوست خوبم..مبارك..
پيروز باشي عزيز..
كمترين شما..صمد
يا علي..
...........................
منوتو بهترين خوشحالي . .......منو و عشق تو و دستي خالي. اي شديدآ همهء هستي من ....رمز ايمان و توهي دستي من. تويي ان کشمکش هر روزه. لحظهء پر تپش هر روزه. منو يک جاده چشم براه. ..جاده اي از شب تا خلوت ماه ..اخرين خانهء اين جاده تويي. اتفاقي که نيفتاده تويي. ..اون که پر از خستگي اند. نقشي از نوعي دلبستگي اند..دستهايم که نياز الودن. همه عمر به سويت بودن. ..باز هم باش و فداکاري کن. ارزوهاي منو ياري کن. توفريبانه تر از روح مني. ..بي نسيبانه تر از روح مني. بي عطر تو پنجره ها دلتنگ اند. همهء منظره ها بي رنگ اند...بي تو جنگل همه جايش قفس است ..گل اگر خرده نگيري هوس است؟ ..اسمان زنداني خط خطي است. زندگي پاياني خط خطي است...با کليد نفس گرم تو بود. قفل قلب من اگر. نرم تو بود. اي بهاري که چنين ارامي. شاخه در شاخه همه ابهامي. ..من و اين راز گشودن از تو . با همين شعر سرودن از تو. اسمان لحظهء تنهايي تو. ..ماه اينه زيبايي تو. کهکشانها که درنگي دارند. پولک رنگ به رنگي دارند...هر يک آزيني. تاري از مو. ..يک گل تازه به کنج گيسو. در شب شعر نگاهت اي دوست. ..مانده ام چشم براهت اي دوست؟؟؟ .لب تو نقطهء اغاز وجود. ابرويت منحني. بود و نبود. ..در شب خالي دريا و درخت. موج گيسوي تو. طوفاني سخت. ..شب تو تجربه اي رويايي. اخرين فرصت استسنايي. ميرسم . ميرسم.اخر يک روز. به تو. اري به تو.اي عشق هنوز. ..همسفر درياها همدرد بال و پر درُناها. تو بشارت به پرستوهايي. ..مايه جراعت. آهوهايي. روح ازاد کبوترها.تو. رويش شاد سنوبرها تو. ميوه ها با تو رسيدن دارند. ..سيب ها حسرت چيدن دارند. با تو گيلاس با چشم بيدار. که نوازش کني او را يک بار. ..سبزه تا يک نفس اميخت بتو. سبز و سر زنده بر انگيخت زه تو. چشم بد تا به ابد دور از تو . که بُود مستي انگور از تو .؟ ..لبت از نقمهء شادي لبريز. نفست مثل قناري يک ريز. چکه يي سرخي رويت اي داد؟ .....صبحدم در چمن لاله فتاد. سرخ شد لاله زه شرم رخُ تو .؟ ....خنده کردي و شدي پاسخ تو . تا که در اينه لبخند زدي. باورم شد که تو جادو بلدي؟ ....تو به جادو هم رونق دادي. سر. را مرتبه حق دادي؟ ..اينه آه شد و مات تو شد.روح مهتاب شد و ماه تو شد. همهء هستي من ابي محض. ..اين همه اب
عيدغدير خم ، روز اكمال دين و تداوم خط
رسالت در آئينه امامت مبارك باد
در غدير خم , طلوع نور بود خم , تجلى گاه , كوه طور بود كاروانى شد, مقيم آن زمين كاروان سالار, ختم المرسلين غرق شادى , جمله افلاكيان خرم و سرمست خيل خاكيان جبرئيل آورد, پيغام از خدا بر حبيب او, رسول مصطفى (ص ) گفت آوردم , به فرمان كريم بهر تو اينك پيامى بس عظيمامتت را آگه از اين راز كن عقده از كار دو عالم باز كن داد فرمان خاتم پيغمبران تا به پا شد, منبرى در آن مكان بر فراز منبر آن , والا مقامكرد حجت بر مسلمانان تمام گفت پيغمبر(ص ) كه بعد از من علىرهبر خلق و امام است و ولى پس بخوانيد اى قدح نوشان خم آيه اليوم اكملت لكم خانه زاد خانه امن خدا