وبلاگ :
عــشــق مـلـكـوتـي
يادداشت :
مرثيه اي در سوگ چلچراغ اسمانها
نظرات :
3
خصوصي ،
32
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
هميشه بهار
سلام/// باز كسي از كوي شب ما مي گذرد .... باز كسي بر در خانه ما قوتي مي گذارد .... باز توشه شب است و نان روز ....اينها همه از اوست كه مي گذرد ... اينبار كه مي گذرد در كيسه چيزي كم است ... چشم مي گردانم همه چيز مثل قبل است و باز چيزي كم است .. نان و ..... باز مي شمارم باز در ذهن خود مقايسه ميكنم كه شب هاي پيش هم در اين كيسه همين ها بود اما امشب چيزي كم است .... چه شده اين حس غريب چيست ... از كجا امده ... تا درون خانه كيسه را باز مي كنم ... كسي مي گويد چه بوي ياس اين كيسه كم است ؟؟........ يا علي عطر ياست تمام شده ؟؟ شيشه اش شكسته و بوي ياست تمام شده !!! آه علي بي بوي ياس و بي ياد ياس چه مي كند دلت .... ؟؟