آنقدر خيس باران پاييزمبا نمي، شبنمي.. زود ميريزميك تلنگر بزن......................... بغض تُردم رابر سر شانههايت فرو ريزمآرزويم همين بود... صبحي بانيني چشم مست تو ................برخيزمبرگ زردي چروكيده ماندم.. تااز سر شاخههايت بياويزمداس بيرحم طوفان... دمي نگذاشتبا بهارت، تنم را بياميزمسرنوشتم................ همين بوده تا بودهتو درختي و................ من برگ، ميريزم.