چشم انتظار
در انتظارت اي صنم ديوانه ام، ديوانه ام
مست از شرابت مي شوم پر كن تو اين پيمانه ام
بازآ ز كعبه يك شبي، آدينه را آيينه كن
شمعي، گلي، بيدل شوم در وصل تو پروانه ام
دردي ز هجرانت كشم، با ياد درمانت خوشم
هم چون مسيحا زنده كن، دستي بزن برشانه ام
جايي ندارم سر زنم، بالي نمانده پر زنم
چشمان بر در مانده ام ديگر بيا در خانه ام
اي صبح بيداري ما، اكسير هوشياري ما
مست از شرابت مي شوم اي ساغر ميخانه ام