هوالمحبوب
عشق بزرگترين هديه خداست . هنر آن را بياموز . آواز آن ،جشن آن را بياموز . عشق نيازي قطعي است. درست همانگونه كه جسم بدون غذا نميتواند زنده بماند، بدون عشق روح را ياراي زنده ماندن نيست . عشق غذاي روح است، آغازگر همه چيزهاي با شكوه است ، عشق درب بارگاه ملكوتي است...
سلام به شما بزرگوار ...
راستش نمي دونم چي بگم اولين باره به خانه دلتان ميام اما فضاي معنوي اينجا بد جوري حال و هواي درون منو زير رو كرد خصوصا صوت زيبا به فضاي معنوي و عرفاني اينجا زينت خاصي داده يه جورايي احساس مي كنم وقتي از همه تعلقات مربوط به دنيا دلم مي گيره فضاهاي معنوي ميتونه ارام بخش براي ما باشه . خيلي خوشحالم كه با مطالب ارزشمند و وبلاگ معنوي شما آشنا شدم
اگر چشم من دريااست توئي فانوس شبهايش*** اگر حرفي زدم از گل، توئي معنا ومفهومش
گر فراموشت كنم بر من حرام است زندگي*** من تو را با جان خريدم كه فراموشت نكنم
تا تو نگاه مي كني كار من آه كردن است. *** اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است
عشق از ازلست و تا ابد خواهد بود *** جوينده عشق بي عدد خواهد بود
فردا كه قيامت آشكارا گردد *** هر دل كه نه عاشق است رو خواهد بود
خواهم كه ز عشق تو زجا برخيزم *** واز بهر تو ازهردو جهان برخيزم
خورشيد تو خواهم كه بباران برسد***چون ابر ز پيش توازان برخيزم
براتون صميمانه ترين موفقيت ها رو آرزومندم
السلام عليك يا علي بن موسي الرضا
ايها الامام الرئوف
به طواف كعبه رفتم
به حرم رهم تو دادي
كه بيا بيا گنهكار
به حريم كبريايي
يا امام رضا فداتم
به خودت قسم گداتم
سلام
ياد اين شعره افتادم
خدا خيرتون بده
يا علي
به اميد روزي كه « ليلي » شويم ،
همان ليلي كه عرفان عزيز در قصه اش بيان كرد ،
همان ليلي كه مجنونش معبود است .
پيوسته آسوده خاطر و آرام باشيد .
ممنون از حضور سبزتون در وبلاگم
اميدوارم كه هميشه ، مثل قبل موفق باشيد
يا علي مدد
خدا نگهدار
التماس دعا
شبي آمدم به كويت به شكار رفته بودي
توكه سگ نبره بودي به چه كار رفته بودي؟
مولاي من
بيا كه شاهنامه عمر ، آخري بدين خوبي نخواهد داشت
و اين شعر طويل را بي قافيه مپسند
ديگر به نرگس هاي باغ سلام نخواهم كرد
من تمام شده ام ،بيا
ديگر هيچ ياسي را خيره نمي شوم
ديگر هيچ اقبالي را نمي بوسم
من تمام شده ام ، بيا
آيا دلتنگ ندبه هاي من نيستي ؟!
آيا ندبه هاي مرا از اين دلتنگ تر ميخواهي ؟!
*** بنام تو اي قرار هستي ***
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما برادر بزرگوار
جالب بود بي معشوق از عشق گفتن .
نميدونم چرا ، ولي احساس مي كنم اين نوشته با سبك نوشته هاي قبلي شما متفاوته . حتي سايز قلمش ، از قالبتون هم كه زده بيرون ، لينك و لوگوها و ..... همه رو از ديد خارج كرده ،اصلا اين زبان شمانيست . كلام شما يه گرمي خاصي داره كه تو تمام نوشته هاتون موج ميزنه و اين گرمي رو به وجود ادمي منتقل مي كنه . نميدونم چرا اين گرمي رو اينبار حس نمي كنم
شايدم اشتباه مي كنم . نه اينكه اين مطلب زيبا و جذاب نباشه . نه ، خيلي هم زيباست ، اما............
بگذريم
انشالله كه هميشه عاشق و شوريده و شيدا ي حضرت دوست باشيد
يا علي مددي
خوشا به حال كسي كه لحظه لحظه عمرش از
بانگ عشق سرشار است
...
اولين وبلاگ خانوادگي - طلبگي....
حتـــــــــــــما ببينيد!
پيــــــــرامــــون ازدواج!
سلام دوست عزيز
اول : تبريك واسه برگزيده شدن مطلبتون...
دوم : ممنون بابت كامنتهايي كه ميذارين ...
سوم : اين پُستتون واقعا قشنگ بود ...
باي ...
ممنون از تبريكت و حضورت در وبلاگم .. جداً خوشحالم كردي ..
داستان زاهد خيلي قشنگ و خيلي ناراحت كننده بود ..
اميدوارم هيچ كس اين تجربه قشنگ رو از دست نده .
پيروز باشي دوست من .
