سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یوسف زهرا خوش امدی - عــشــق مـلـکـوتـی

[ و او را از ایمان پرسیدند ، فرمود : ] ایمان بر چهار پایه استوار است ، بر شکیبایى ، و یقین و داد و جهاد . و شکیبایى را چهار شاخه است : آرزومند بودن ، و ترسیدن ، و پارسایى و چشم امید داشتن . پس آن که مشتاق بهشت بود ، شهوتها را از دل زدود ، و آن که از دوزخ ترسید ، از آنچه حرام است دورى گزید ، و آن که ناخواهان دنیا بود ، مصیبتها بر وى آسان نمود ، و آن که مرگ را چشم داشت ، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت . و یقین بر چهار شعبه است : بر بینایى زیرکانه ، و دریافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پیشینیان . پس آن که زیرکانه دید حکمت بر وى آشکار گردید ، و آن را که حکمت آشکار گردید عبرت آموخت ، و آن که عبرت آموخت چنان است که با پیشینیان زندگى را در نوردید . و عدل بر چهار شعبه است : بر فهمى ژرف نگرنده ، و دانشى پى به حقیقت برنده ، و نیکو داورى فرمودن ، و در بردبارى استوار بودن . پس آن که فهمید به ژرفاى دانش رسید و آنکه به ژرفاى دانش رسید از آبشخور شریعت سیراب گردید ، و آن که بردبار بود ، تقصیر نکرد و میان مردم با نیکنامى زندگى نمود . و جهاد بر چهار شعبه است : به کار نیک وادار نمودن ، و از کار زشت منع فرمودن . و پایدارى در پیکار با دشمنان ، و دشمنى با فاسقان . پس آن که به کار نیک واداشت ، پشت مؤمنان را استوار داشت ، و آن که از کار زشت منع فرمود بینى منافقان را به خاک سود ، و آن که در پیکار با دشمنان پایدار بود ، حقى را که بر گردن دارد ادا نمود ، و آن که با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آید ، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وى را خشنود نماید . و کفر بر چهار ستون پایدار است : پى وهم رفتن و خصومت کردن و از راه حق به دیگر سو گردیدن و دشمنى ورزیدن . پس آن که پى وهم گرفت به حق بازنگشت ، و آن که از نادانى فراوان ، خصومت ورزید ، از دیدن حق کور گشت ، و آن که از راه حق به دیگر سو شد ، نیکویى را زشت و زشتى را نیکویى دید و مست گمراهى گردید ، و آن که دشمنى ورزید راهها برایش دشوار شد و کارش سخت و برون شو کار ناپایدار . و شک بر چهار شعبه است : در گفتار جدال نمودن و ترسیدن و دو دل بودن ، و تسلیم حادثه‏هاى روزگار گردیدن . پس آن که جدال را عادت خود کرد ، خویش را از تاریکى شبهت برون نیاورد ، و آن که از هر چیز که پیش رویش آمد ترسید ، پیوسته واپس خزید ، و آن که دو دل بود پى شیطان او را بسود ، و آن که به تباهى دنیا و آخرت گردن نهاد هر دو جهانش را به باد داد . [ و پس از این سخن گفتارى بود که از بیم درازى و برون شدن از روش کارى که در این کتاب مقصود است نیاوردیم . ] [نهج البلاغه]

نویسنده: عشق ملکوتی(85/6/17 :: 7:0 عصر)

مهدی جان !

تو یکجا آدم و نوح و خلیل و خضر و موسایی

سلیمانی و داوود و تو یعقوب و مسیحایی

چه می گویم تو تنها یوسف زیبای زهرایی

***********************************

( بنام تو ای آرام جان )

  

مخمورم جام عشقم ساقی بده شرابی

پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

وصف رخِ چـو ماهش در پـرده راست ناید

مطـرب بـزن نـوایی سـاقی بـده شـرابی

سلام بر مهدی موعود (عج) که ظهورش مبشر معاد ، قیامش تفسیر تعهد و جهاد و کلامش تاویل قرآن است

او می اید از ورای زمان ، چون کوهی استوار از صبر ، چون شهابی درخشان  در دل تیره ترین شب بشریت

او می اید چون قامت بلند راستی در جنگل هراس انگیز ناراستیها

او بر میخیزد تا ضلالت به خاک افتد

 قیامش مسلخ تباهی هاست و اغازش پایان جباران و دوامش استمرار صلاح درستکاران است

 غیبتش شب یلدای مشتاقان ستمدیده و ظهورش صبح راستین محبان  جان به لب رسیده از غم فراقش

دل اگـر ره عشق او نپویدچه کند

جان دولت وصل او نجوید چه کند

ان لحظه که بر آیینه تابد خورشید

آیینه اگر اناالشمس نگوید چه کند

این روزا که دلِ همه شاد است ، نمیدانم چرا چشمانم بوی باران میدهد !!

اقا جان .... میدانی که چقدر دلم برایت تنگ شده ... الهی من قربون اون چشای قشنگت برم

چه زیباست که  جویباراشکهایم را فقط و فقط برای تو جاری سازم و از عمق جان و انتهای درونم از خدا بخواهم  درظهورت ، تعجیل نمایند

دنبال ان روز میگردم که در مقابلت زانو بزنم و بر دستان مبارکت بوسه نثارکنم

اما چقدر اندوهبار خواهد بود ان زمان که باید از همه ی ارزو هایم که دیدار روی توست  ، دل برکنم و در حالی با این جهان  وداع گویم که حسرت دیدار بر دل خسته ام نشسته و غم بزرگی بر روی ان سنگینی میکند

سینه از اتـش دل در غـم جـانـانـه بسوخت

اتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تـنـم از واسـطـه ی دوری دلـبـر بــگـداخت

جـانـم از اتـش مـهـر رخ جـانـانـه بـسوخت

 اما نه .... او می اید ، با قرآن محمدی در سینه ، با ذوالفقار علی در دست و با مهر فاطمه در دل   
میدانم وقتی که بیاید ، من به زیر باران چشمانم بوی یاس سپید  خواهم گرفت و بر اسمان دلم از ابرهای عاطفه ، عشق باریدن خواهدگرفت

دلم میخواهد باز پرواز کنم و دیوار سخت غربت را در هم شکنم

دلم میخواهد .......

وای خدای من !!! .... اینها چیست که من مینویسم ؟!!

شاید حکایت من ، داستان مور است و ران ملخ و حضرت سلیمان ، داستان تحفه ی پیرزن نخ ریس است و صف خریداران حضرت یوسف

نَه ... نَه ... اینها همش بهانه است ..... بهانه ای برای عشق ورزیدن 

 دلــم بــهــانــه ی دیــــدار یـــار می گیرد

فــراق انــکه بـــود غـمـگـسـار می گیرد

بـیـا بـیـا کــه بــه رویــت نـظر کـنـم یکدم

و گـــرنــه جـــان مــرا انـتـظـار می گـیـرد

دلــم قــرار نــدارد ، بـیــا ای قـــرار هـمـه

ز یــک نـگاه تـــو ایــن دل قــرار می گـیـرد

بـیـا ای لـیـلی عـالـم ببیـن کـه هـر مجنون

ســراغ کــوی تــو دیــوانــه وار می گـیـرد


 میلاد خجسته ی یگانه منجی عالم بشریت ، چشمه ی جوشان کوثر ، گلدسته ی گلستان آستان قدسی ، ستاره ی درخشان آسمان ولایت و امامت ، قائم آل محمد ، صاحب العصر و الزمان ، حضرت حجت ابن الحسن مهدی موعود ، عج الله تعالی فرجه الشریف ، بر همه ی دلباختگان و شیفتگان حضرتش  مبارک باد  

التماس دعا جمیعاً ..... یا علی مدد

 


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 

کل بازدید:465661

بازدید امروز:52

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

موضوعات وبلاگ

لوگوی خودم

یوسف زهرا خوش امدی - عــشــق مـلـکـوتـی

جستجوی وبلاگ

:جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان





















حضور و غیاب

لینک دوستان

حریم دل
درد دلهای دریا
نور خدا ...( طاها )
رنگین کمون
زخم قناری
متولد ماه مهر
ســاحــل دل
آوای هـیــوا
گل پر شکوفه
بانوی اسمان ( پرشین بلاگ )
پرنده ی بال شکسته
به یاد او
دل تنگ ایران
انا مجنون الحسین(ع)
شعر و عرفان
مرکز فرهنگی شهید آوینی
ارمیا
من و گل نـرگـس
کوچه باغ ملکوت
دیده بان ( میهن بلاگ )
دیده بان ( بلاگفا)
سوته دل
بهارستان
حرم دل
قافله ی نور
حاج حمید
لبیک
ذخیره ی خدا
خاطرات من
گل نرگس ... مهدی فاطمه
قصه ی رهایی
بازی بزرگ
راز هلال رمضان
مسافر،زندگی یک سفر است
چفیه
به نام تک نگارنده ی عشق
فاطمه سلام الله علیها
پله ... پله ... تاخدا
حرفهایم برای تو
عشق و نفرت
یا کریم
who?
آوای آشنا

اشتراک

 

آرشیو

داستان مـــادر
داستان لیلی و مجنون
دنیای اسرار امیز جن قسمتهای 1و2و3
زنان حماسه ساز عاشورا قسمتهای 1و2و3و4
پاییز 83
زمستان 83
بهار 84
تابستان 84
پاییز 84
زمستان 84
بهار 85
تابستان 85
پاییز 85
زمستان 85
بهار 86
تابستان 86

طراح قالب


. با پارسی بلاگ نویسندگی نوین را آغاز کنید >