تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2      
 
+ حنا 

دوباره سلام

خيلي سخته وقتي كه يه چيزي ميخواي بگي ولي نميتوني. خيلي سخته وقتي كه توي گلوت گير كرده ولي بيرون نمياد. خيلي سخته وقتي كه نميتوني احساساتت رو بيان كني....

هر چيزي که يه روزي شروع ميشه, يه روزي هم تموم ميشه, زندگي مجموعه اي از تجربه هاست. اگه رو يه تجربه توقف بکني, تجربه هاي جديد به سراغت نميان.
+ حنا 

ببخشيد كه زيادي نوشتم اميدوارم كه منو ببخشيد ولي اين هم خودم خيلي دوست دارم مي نويسم .<\/h2>

ميرسد روزي كه بي ما روزها را سر كني

ميرسد روزي كه مرگ دوست را باور كني
ميرسد روزي كه بي ما در كنار دفترت

شعر هاي كهنه را مو به مو از بر كني

+ حنا 

اگر روزي احساس كردي ميخواهي گريه كني ،

منو صدا كن ،

به تو قول نميدم كه تورو بخندونم ،

اما ميتونم ، باهات گريه كنم!

اگر روزي خستگي تو رو وادار به گريز كرد ،

نترسي كه منو صدا كني ،

قول نميدم كه ازت نخوام كه اين كارو نكني اما ميتونم باهات راهي بشم!

اگر روزي حوصله گوش كردن به كسي رو نداشتي ،

منو صدا كن ، قول ميدم كه خيلي ساكت باشم!

اما اگر يه روز صدام كردي و جوابي نيومد

زود بيا كه منو ببيني ، شايد به تو احتياج داشته باشم.

+ حنا 

من اولين کس بودم

که به باغ کوچک پرستوها راه پيداکردم.

من درتاروپود عطر بهار نارنج رقصيدم.

وباشادي ام شاپرک هارا به خنده انداختم.

صداي من نوازش قاصدک ها بود درتوفان خستگي هاشان

من بهار را به باغ وعده داده بودم

من قدرت پروازراتجربه کردم وازآن آفتاب شدم.

پروردگارا من کيستم؟

فراموش کرده ام

+ حنا 

دستم بوي گل مي داد .....
من را به جرم گل چيدن گرفتند و محکوم کردند....
ولي هيچکس فکر نمي کرد که من شايد گلي كاشته باشم...

+ حنا 

سلام و تبريك ميگم اميدوارم كه موفق باشيد .

شب قبل از خواب وقتي سکوت همه جا را فرا مي گيرد براي چند

لحظه چشمانت را ببند وبا اين تصوير ذهني همراه شو. به آسمان

نگاه کن . يک ابر سياه پر باران در آن است .به آن ابر خوب نگاه کن

آنقدر که نتواني تشخيص دهي اين تويي که به ابر نگاه مي کني

يا ابر است که به تو نگاه مي کند.

ناگهان رعد و برقي در آسمان ديده مي شود و ابر سياه شروع به

باريدن مي کند. آن ابر تند و بي امان مي بارد .به دانه هاي درشت

باران نگاه کن .حالا فکر کن که آن ابر تويي و آن دانه ها همه

غم هايي ست که در تو جمع شده و قلبت را تيره کرده اند.تو مثل

آن ابر مي باري و سبک و سبک تر مي شوي .حالا آن ابر ديگر تيره

و سياه نيست و پهنه آبي آسمان را ابر ي سفيد پر کرده که نور

ملايم آفتاب از ميانش مي گذرد.به آن خيره شو تو خود آن ابر

سفيد هستي .

+ رنگينكمان 
عرض سلام و ادب و با آرزوي موفقيت شما در عرصه ي وبلاگ نويسي...
خواهر بزرگوار نسترن خانم با سلام و خير مقدم و تشكر بخاطر راهنمايي مفيد و ارزنده تان از انجايي كه وارد شدن در مباحث ادبي نيازمند داشتن علم و ابزار لازم ميباشد و به اندازه ي كافي از ان برخوردار نميباشم لذا از وارد شدن در مباحث ادبي حتي الامكان اجتناب ميكنم ولي اين دليل نميشود از نوشتن اشعار صرفنظر كنمچرا كه شعر با روح ايراني بيشتر عجين است و مصداق كلام نوشتن اشعار در اولين دفتر ميباشد ..... عليهذا مجددا از تذكر بجا و مفيد شما كمال تشكر را دارم و اميدوارم هميشه از نظرات ارشادي خود اينجانب را بهرهمند گردانيد .... عزت زياد/ سر فراز باشيد
+ نسترن 

با سلام وخسته نباشيد وآرزوي موفقيت شما در اين عرصه .در عنوان وبلاگ شما بخش ادبي به چشم نمي آمد يعني شما تصميم به نوشتن در مورد مباحث ادبي .مثل اخبار ادبي قطعات .شعر و.... نداريد ؟

كاش اين موضوع هم يكي از موضوعات مورد علاقه شما بود.

با آرزوي موفقيت شما

 <      1   2