يلدا ،جشن كهن ايراني
تپشهاي قلبم را به باور خاطره هايم پيوند مي زنم ،
و سرزميني را كه همزاد با خاك است و كهن تر از تاريخ ،
براي نوباوگان خاك و تازه به دوران رسيدگان تاريخ زمزمه ميكنم .
زمزمه ميكنم كه :
من از نسل شب شكنان روزگارم ،
من از نسل نورآفرينان پاك ،
از سلاله پاك آريائيان بردبارم،
منم ميراث هزار ساله زمين ،
همان از شرق تا غرب گسترده آغوش ،
همان پيام آور مهر و دوستي ،
همان گرفته درفش آشتي بر دوش
نه خود ستيزم ، نه ديگر ستيز
مرا و يادگاران مرا به نيكي يادآر
كه يادگار يادگاران من ،همه شادي است و شادماني :
شب است و گيتي غرق در سياهي
شب بلند است و سياهي پايدار ، ولي
باور به نور و روشنايي است ،
كه شام تيره ما را ، از تاريكي مي رهاند
و از دل شبهاي يلدا ، جشن مهر و روشنايي به ما ارمغان مي رساند
تيرگي هاتان در دل نور خاموش باد ،
و يلدا را به نور قرنها قدمت ، جاري نگه داريم .
گرفته از كتاب ديدي نو از آئين كهن
نوشته دكتر فرهنگ مهر