• وبلاگ : عــشــق مـلـكـوتـي
  • يادداشت : حرمت عشق
  • نظرات : 7 خصوصي ، 74 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عين آن رازي که ميداني‌ست او
    يا هماني که نميداني‌ست او
    نامه‌ايي ناخوانده با خط کهن
    قصه‌ايي تازه که ميخواني‌ست او
    درد دارد، کو که پيدايش کني
    همدم هر درد پنهاني‌ست او
    کار و بارش سوختن، افروختن
    آنکه در کارش فروماني‌ست او
    لحظه‌ايي از غمگساري دور نيست
    گريه‌ي هر ابر باراني‌ست او
    بوي گيسوي سپيدش محشر است
    بهتر از هر گل که ميداني‌ست او
    دوستش دارم که در سرماي عمر
    همچو گلهاي زمستاني‌ست او
    روح او پايان نمي‌گيرد به مرگ
    ماندني در عالم فاني‌ست او
    از بدايت تا نهايت عاشق است
    عشق اول، عشق پاياني‌ست او
    اين شگفت نازنين داني که کيست؟
    مادر پر مهر ايراني‌ست او